غریبانه. مجموعه ای بسیار زیبا از شعر و نثر عاشقانه است که برای اولین بار بصورت یک فایل pdf برای فروش گذاشته شده است. به تمام عزیزانی که علاقه مند به اشعار عاشقانه هستند توصیه می شود این مجموعه را دانلود نموده و استفاده نمایند امیدوارم بخوانید و لذت ببرید.
در ادامه یک نثر برای آشنایی شما عزیزان با این مجموعه به نمایش گذاشته شده است.
شب میلاد اندوه
شبی بود، تبی بود
سوگی بود، سروری بود
یکی همچو من نشسته گریان در عزای مرگ قلب خویش
یکی مثل تو مست و پای کوبان می رقصید خندان به سور دوران وصل خویش
من به مرگ دل می نشستم
تو به میلاد لحظه های زندگی
من به افسوس عشق می گریستم
تو می خندیدی به معنای زندگی
چه بی گناه می کشیدم بار گناهی گران به دوش
و چه گنهکار فارغ ز حال محبوس محبسی سرد می رمیدی
تو به ادراک زمان می رسیدی
ولیکن من به ابهام عشق
تو پر گشوده به آسمان وصال و من به زنجیر غم اسیر
نبود بال پریدن از این دام عشق
این بود حدیث راستین پرواز و بندگی
داستان رنگین نما و سیه فام مرگ و زندگی
تو به احیاء محبت به اوج می رسیدی
می گرفتی به روی مخمل ابری ره روشن فزایی به پیش
من می رمیدم هراسان به گور محنت و می گریستم در عزای مرگ قلب خویش.
آیا این حجله بخت بود یا دجله خون
یک سو حجله رنگین بود و زرین سریری با رخت حریر
یک سو شاهرگی بریده بود با تختی آغشته به خون و لبی به بند جان اسیر
دو بال پریدن
یکی در آسمان و یکی در قفس
یکی سوی زندگی، یکی سوی مرگ
و چه نامفهوم برای تو شوق این پریدن و معنای پرواز در قفس
هیهات تو کجا می توانی فهمید. معنای این خون و نشتر و این راز در قفس
چقدر دور است مقصدی که ترا باور این عشق دیرین باشد
و چه نزدیک هنگامه سرانجام زندگی
چه ناکام در آرزوها و چه دلشکن دست غدار سرنوشت
که ناخودخواسته تو را دیدم و نا خود خواسته از تو رمیدم
وای از این دیدار شیرین و وای از این غروب سنگین
وای از این هرزه گریز و وای از این تقدیر زشت
من می روم اما هنوز واپسین لحظه این سوال در زبانم خفته است که آیا بعد از پرواز این کبوتر دست ماهری حدیت بودن و پرواز را در قفس تواند نوشت؟
-
- ۹۵/۱۱/۰۲